تاریخچه کوزوو از ابتدا تا صدور نظریه مشورتی
مبحث اول: کوزوو از ابتدا تا بحران و حملات ناتو
گفتار اول: کوزوو قبل از فرو پاشی یوگسلاوی
کوزوو با جمعیتیجبالغ بر دو میلیون نفر و مساحتی حدود 11000 کیلومترمربع در جنوب باختری صربستان واقع گردیده که از جنوب شرقی و جنوب به مقدونیه و آلبانی و در شمال به صربستان منتهی می گردد واین ایالت از زمان فعالیت سرکوب گرایانه صربها همواره مورد توجه جامعه بین المللی قرار داشته است.[1] کوزوو دارای معادن و ذخایر سرشار از جمله: نقره، روی و ذعال سنگ است. باوجود این، یکی از توسعه نیافته ترین مناطق صربستان و یکی از فقیرترین بخشهای یوگسلاوی سابق به شمار می رود.[2]
آغاز مناقشات کوزوو یا آخرین مسأله بالکان به 1815 میلادی بر می گردد. در این مقطع زمانی، بالکان بین دو امپراتوری عثمانی و هاپسبورگ[3] تقسیم شده بود. جنوب و جنوب شرقی شبه جزیره، در اختیار نیروهای عثمانی بود و شمال و شمال غرب در اختیار امپراتوری هاپسبورگ قرار داشت. قلمرو این دو امپراتوری در بالکان به گونه ای بود که هیچ وحدت قومی، ایدئولوژیک آنها را از یکدیگر جدا نکرده بود و گروههای جمعیتی و قومی در دو سوی مرزهای تحمیلی این دو امپراتوری زندگی می کردند.
دوره حد فاصل 1815 تا 1918 گروههای قومی و نژادی در محدوده های جغرافیایی کوچک و بزرگ، سرزمینهایی را شکل دادند. صربها، تلاش خود را برای ایجاد و داشتن محدوده های خاص قومی آغاز نمودند و مسلمانان نیز به سوی بوسنی روانه شدند. شکست امپراتوری عثمانی منجر به تشکیل اولیه بلغارستان فعلی، رومانی و پادشاهی صربستان شد.[4]
منطقه بالکان با نژادهای مختلف تا اوایل قرن بیستم، همواره تحت تسلط قدرت هایی چون امپراتـــوری
اتریش، مجارستان و عثمانی قرار داشت. پس از وقوع جنگ های بالکان و در جریان کنفرانس 1912 لندن، برای نخستین بار آلبانی به عنوان کشوری مستقل در این منطقه ایجاد شد.
آلبانی ها در پی تصرف کوزوو بودند اما در نهایت صربها در سال1913 کوزوو را به خاک خود ملحق نمودند.[5]در پایان سال 1915، پس از شکست ارتش صربستان در نخستین جنگ بالکان، امپراتوری مجارستان بخش شمالی و بلغارستان بخش جنوبی کوزوو را اشغال نمودند اما صربستان در سال 1918 مجدداً کوزوو را تصرف کرد و پس از جنگ، کوزوو بار دیگر به کشور تازه تأسیس یوگسلاوی پیوست.[6]
در دوران فرمانروایی تیتو[7] در 1945، بر اساس تصمیم سرپرستی«شورای مردم»، کوزوو به عنوان ناحیه خود مختار و یکی از بخش های یوگسلاوی اعلام شد.[8]
در آخرین اصلاحات به عمل آمده در قانون اساسی فدرال یوگسلاوی سابق، در سال1974 کوزوو به عنوان یک منطقه با خود مختاری وسیع در چارچوب جمهوری صربستان اعلام گردید.[9] در این دوران کوزوو به همراه استان ویودینا دیگر استان خود مختار صربستان ضمن داشتن نمایندگان مستقل، هر کدام دارای یک مجلس و دولت مستقل محلی بودند.[10]
از سال 1981 پس از مرگ تیتو رئیس جمهور جمهوری فدرال یوگسلاوی، آلبانی تبارهای کوزوو طی اعتراضات و تظاهرات خود، خواستار اعلام کوزوو به عنوان جمهوری با حقوق برابر با شش جمهوری دیگر یوگسلاوی سابق (صربستان، مونته نگرو، مقدونیه، کرواسی، اسلوونی بوسنی- هرزه گوین) شدند. در سال 1989، در پی تصویب اعلامیه جمهوری مستقل کوزوو توسط نمایندگان مجلس محلی کوزوو، پارلـمان صربستان ضمـن
انحلال مجلس محلی و دولت کوزوو، خودمختاری گسترده کوزوو را طی قانون اساسی جدید ملغی و یک خودمختاری محدود به آن اعطا نمود.[11]
در دوران میلوسویچ[12] که پس از مرگ تیتو، رئیس جمهور صربستان شده بود فشار علیه آلبانی تبارها اوج گرفت و اقدامات ضد کوزوویی شدت یافت.[13] وی سعی در کم کردن اختیارات خودمختاری کوزوو از طریق پارلمان را داشت.آلبانی تبارهای کوزوو به این اقدامات اعتراض نمودند. در نتیجه حکومت مرکز یوگسلاوی، نیروهای نظامی خود را به سمت کوزوو گسیل نمود.
در سال1990جاعضای آلبانی تبار پارلمان کوزوو در خارج از ساختمان پارلمان رأی به استقلال کوزوو از یوگسلاوی دادند و حدود یک سال بعد آنها یک همه پرسی برگزار نمودند که در آن 99% شرکت کنندگان رأی به جدائی کوزوو از صربستان دادند. آلبانی تبارهای کوزوو متعاقباً برای خود دولت محلی و مجلس تعیین نمودند که این امر موجب شدت درگیریها شد و صدها هزار نفر آلبانیایی مجبور به ترک خانه هایشان شدند.[14]
گفتار دوم: کوزوو و فرو پاشی یوگسلاوی
در سالهای 1992- 1991 جماهیر اسلوانی، کرواسی، مقدونیه و بوسنی- هرزه گوین از جمهوری اتحاد سوسیالیستی یوگسلاوی جدا شدند و جمهــوری صربستان و مـونته نگرو بـا عنـوان جمـهوری اتحـادیه یــوگســلاوی
[15] خود را جانشین یوگسلاوی سابق [16](SFRY) اعلام نمود.[17]
کمیته بادینتر[18]کهج مؤظف بود به سؤالات در خصوص فرو پاشی یوگسلاوی و شناسایی جماهیر جدا شده از آن پاسخ دهد، به این نتیجه رسید که یوگسلاوی در حال فرو پاشی است به عبارت دیگر، کشور پیشین یوگسلاوی سابق دیگر وجود ندارد.
در حالی که صربستان و مونته نگرو و برخی کشورهای نظیر روسیه، معتقد به فرو پاشی یوگسلاوی نبوده و صربستان را جانشین یوگسلاوی می دانستند. اما قطعنامه 757 شورای امنیت مصوب 1992، متضمن فرو پاشی یوگسلاوی بود.[19]
در این دوران که همزمان با بحران بوسنی و هرزه گویین بود، کوزوویی ها مایل به اقدامات علیه صربها بودند اما به دلیل توجه جامعه بین المللی به این بحران، آنها شرایط را برای شروع این اقدامات مناسب ندانستند. به همین دلیل، پس از خاتمه جنگ در سال1995، آلبانی تبارهای کوزوو از فرصت موجود استفاده نموده و تحولات گسترده سیاسی و نظامی خود را آغاز نمودند. این تحولات از سوی بلگراد، اقدام علیه امنیت ملی و مصالح عمومی کشور تلقی گردید.
اهداف آلبانی تبارها از اقدامات خود شامل موارد ذیل می باشد:
بازگرداندن خودمختاری وسیع مندرج در قانون اساسی سال1974 یوگسلاوی سابق به کوزوو.
ارتقاء وضعیت کوزوو به جمهوری مستقل هم سطح با جمهوری صربستان و مونته نگرو.
اعلام جدائی کوزوو از صربستان و استقلال آن.
الحاقجکشور آلبانی به کوزوو و تشکیل آلبانی بزرگ.[20]
درگیری های بوسنی و هرزه گوین، باعث کاهش فشار صربها برآلبانی تبارها شده بود. اما پس از صلح دیتون و خاتمه درگیری ها، بار دیگر توجه صربها به کوزوو معطوف شد. و صربها در حفظ کشور با شکست مواجه شده بودند از استقلال جمهوری های تشکیل دهنده کشورشان جلوگیری نمایند، سعی در حفظ کوزوو داشتند و این امور باعث وقوع درگیری و جنگ بین ارتش صربستان و ارتش آزادی بخش کوزوو در سال 1996 شد.[21]
ارتشججآزادی بخش کوزوو [22](KLA) که در اوایل دهه 1980 تأسیسجججشده بود، در سال های 1997 و 1998 سطح خشونتش را تشدید نمود که این امر منجر به افزایش عکس العمل نیروهای امنیتی یوگسلاوی شد و در پی آن بسیاری از کوزوویی ها مهاجرت نمودند و یا کشته شدند.[23]
گفتار سوم: بحران کوزوو و حملات ناتو
آغاز بحران کوزوو به درگیری نیروهایجپلیس صرب با ارتش آزادیبخش کوزوو در 28 فوریه 1998 بر می گردد. بحران با کشته شدن آلبانی تبارها به دست صربها در 4 مارس 1998 شدت گرفت. با پیشنهاد آمریکا در 7 مارس 1998، وزرای خارجه گروه تماس بین المللی[24] (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و روسیه) برای حل بحران گرد هم آمدند ماحصل این نشست، یک بیانیه 10 ماده ای بود که طی آن خواسته شده بود دولت بلگراد دست از کشتار و سرکوبجآلبانی تبارهای کوزوو بردارد. کشورهای عضو گروه تماس اعلام نمودند، در صورت عدم پذیرش مفاد بیانیه نسبت به تحریم های نظامی و اقتصادی این کشور اقدام خواهند نمود.سایر کشورهای اروپایی نیز با انتشار بیانیه، یوگسلاوی را تهدید به تحریم های جدید نمود.[25]
شورای امنیت نیز درگیری های داخلی کوزوو را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی دانست و در واکنش به عملیات سرکوب گرانه بلگراد، قطعنامه 1160 را در 31 مارس 1998 تصویب و درآن استفاده از زور و فشار نیروهای صرب را محکوم نمود. در این قطعنامه تحریم تسلیحاتی جمهوری فدرال یوگسلاوی آمده بود.[26] باتوجه به فشارهای بین المللی، دولت بلگراد آمادگی خود را برای مذاکرات جهت حل و فصل بحران، بدون دخالت عوامل خارجی و هر گونه طرح میانجیگری در چارچوب قانون اساسی صربستان را اعلام داشت اما از طرف دیگر، آلبانی تبارهای کوزوو هر گونه مذاکره را منوط به حضور اتحادیه اروپا و یا آمریکا می نمودند.
در این زمان ارتش آزادیبخش کوزوو، درپی افزایش فشارهای بین المللی علیه بلگراد، تحرکات نظامی خودش را در خاک کوزوو افزایش داد و در ژوئن 1998 چندین مقر پلیس صرب و تقریباً یک سوم خاک کوزوو را تصرف نمود و ارتش صرب با حمله نظامی وسیعی بیشتر مناطق را از KLA باز پس گرفت و این امر موجب شد، سیاست تهدید علیه یوگسلاوی افزایش یابد و سفرای ناتو از طرح تهاجم هوائی علیه صربستان به عنوان یک اهرم سخن به میان آورند و گروه تماس نیز در صدد تدوین طرح خود مختاری وسیع کوزوو در چارچوب تمامیت ارضی یوگسلاوی بر آمد تا شاید از طریق گفتگوی صلح آمیز بحران را حل نماید.[27]
با اوج گیری تنشها، نیروهای صرب متعاقب تحریم همه پرسی در صربستان و مونته نگرو از سوی آلبانی تبارها، وارد کوزوو شدند که این امر موجب شد طی چند ماه، هزاران نفر از منطقه آواره شوند. شورای امنیت در واکنش به این حملات، قطعنامه 1199 را در سپتامبر 1998 به تصویب رساند.[28]شورای امنیت در این قطعنامه، بدتر شدن وضعیت کوزوو را «تهدید علیه صلح و امنیت منطقه» تلقی کرده و از همه طرف های منازعه کوزوو خواست که به خصومت خود فوراً خاتمه دهندو آتش بس برقرار کنند و برای بهبود وضعیت انسانی و ورود به مذاکرات با مشارکت بین المللی گامهای فوری بردارند.[29]